بحث رفع آپارتاید جنسی و برابر شمردگی زن و مرد، از قدیمی ترین مسائل مطرح شده زمان پیشین و حال ماست که همیشه به واسطه سلطه سرمایه در جهان دچار استهالگی شده و به گونه ای با نشستن در قالب های دیگر از مسیر خود که همانا برابریست به نشیب رانده شده .
تقریبا یک قرن و نیم از به میان آمدن بحث برابری زن و مرد می گذرد؛ دوره هایی که انجمن های حمایت از زنان از تلاش برای تصاحب کردن تنها حق رای پا به میدان گذاشتند و تا به صحنه خواندن آنان در بازار کار در اوایل جنگ جهانی پیش رفتند. زنان صاحب انجمن های کارگری شدند و با تلاش و آزادیخواهی خویش به افق های روشنی در این بین دست یافتند. اما همیشه و در همه تاریخ سایه شوم دخالت های بورژوایی و استبداد و فرهنگ مردسالارى در قبال مسئله زن باعث از هم گسیختگی تلاش آزایخواهی زنان بوده است. بحث هایی از قبیل ایجاد کارهای زنانه و تفاوت در دستمزدها، همه از مقوله هایی است که برای به چالش کشیدن زنان و تحت شعاع قرار دادن آزادی آنها به میان می آمد. اما انقلاب اکتبر شروع و دریچه ای بود برای به اوج رسیدن استقلال و آزادی زنان در جهان .
اما بعد از روی کار آمدن استالین بود که دوران افول موفقیتهای زنان شروع شد و تعریف های سنتی از خانواده و نقش زن در خانواده پا به میان گذاشتند. تا به امروز که اگر چه زنان موفقیتهای چشمگیری در خصوص سیاست و حضور در اجتماع دارند اما هنوز هم به گونه ای که خاصیت سرمایه و نياز بازار کار به حساب می آید، با به میان کشیدن بحث های جنسیتی و به میان کشیدن کار خانه و تعریف سنتی موقعیت زن در جامعه مورد تعرض قرار میگیرد .
در ایران زنان بنا به تعریف های مذهبی و حضور احکام های مشمئز کننده دینی اجازه آب خوردن را هم باید از مردانشان بگیرند. وجود تحميل و سرکوب هائى مثل حجاب٬ تفکیک محیط های تحصیلی و اجتماعی زنان از مردان يعنى آپارتايد جنسى٬ ایجاد کارها و شغل های زنانه و ... همه و همه تلاشیست که برای از میدان بدر کردن زنان در جوامع دیکتاتوری به اشمال مختلف به کار برده میشود .
اما زنان در ایران به اين وضعيت تسليم نشدند. عليرغم سرکوبها و تمام حربه های کثیف دولتی و حکومتی٬ زنان برای آزادی خود مبارزه می کنند و سازمان تشکیل می دهند. مبارزه با تجاوز به حقوق اجتماعی٬ مبارزه با تعریف های سنتی که از زن و خانواده به میان کشیده میشود٬ و مبارزه با بیعدالتی های اجتماعی و خود حکومت ضد زن سر ايستادن ندارد. اینکه زنان را به خاطر نوع لباس و ميزان "حجاب" در جلوی چشم هزاران نفر تحقیر میکنند و با توحش و حمله به آنان مورد تعرض قرار میدهند٬ اینکه در زندانها مورد تجاوز و بيحرمتى و آزار جنسى قرار ميگيرند٬ و در قانون های ارتجاعى خود نیز حقوق زن را نصف مرد تعبیر میکنند٬ همه نشان از بیعدالتی هایی دارد که از اصول یک حکومت مذهبیست . حکومت مذهبى اى که منافع سرمايه دارى و نابرابرى اجتماعى و نابرابرى زن و مرد را پاس ميدارد.
با این حساب، کدام جریان سیاسی مانند کمونیسم میتواند برای برطرف کردن این وضعیت با توجه به کارنامه درخشانش پا به میدان بگذارد. انقلابی کمونیستی که منصور حکمت آن را بنا به جايگاه و نقش مهم زنان براى آزادى به انقلابی زنانه تعبیر کرده تنها راه علاج کار است که با سرنگونی جمهوری اسلامی و استقرار سوسياليسم برای همیشه به ستمی که بر علیه زنان میشود پایان خواهد داد . تلاشی که در این سالها توسط حزب اتحاد کمونیسم کارگری و تلاش های دوستانی چون "آذر ماجدی" و سازمان آزادى زن و فعالیت های گسترده حزبی دیگر از قبیل برگزاری تظاهرات ها و کنفرانسها و انتشار بیانیه ها و ... صورت گرفته و پيشرويهائى که دراين زمينه حاصل شدند٬ نشان از عزم کمونيستى و سياسى ما برای از بین بردن این ستم کهنه بر علیه زن و نفى تبعيض براساس جنسيت است.
در شرایطی که جهان ورشکسته سرمايه دارى امروز راهى ندارد و گام برداشتن به سمت سوسیالیسم تنها راه واقعى خلاصى بشر است٬ اين کمونيسم کارگرى است که با تلاش براى بهبود روزمره در زندگى زنان و تلاش براى نفى پايه هاى ستمکشى زن پاسخ معضلات امروز جامعه ايران را دارد. حزب اتحاد کمونیسم کارگری با پرچم برنامه يک دنياى بهتر و تلاش براى سرنگونى حکومت آپارتايد جنسى و ساختن دنيائى بهتر مبارزه می کند.
سياستهائى نظیر مسئله سقط جنین، ممنوعیت اکید هر نوع سازماندهی فحشا، دلالی، واسطگی و بهره کشی از افرادی که مبادرت به تن فروشی می کنند و ... و در مقوله های اجتماعی و حضور زنان در بازار کار ارائه برنامه هایی نظیر تعیین دست مزد برابر برای زنان و مردان در ازای کار مشابه، ممنوعیت دست مزد جنسی و غیر نقدی، ممنوعیت سپردن کار سنگین به زنان باردار، ایجاد موسسات خدماتی ویژه در سطح محلی و در مجتمع های مسکونی به منظور کاهش بار خانگی و تسهیل شرکت بیشتر همه مردم در فعالیت های اجتماعی نظیر شیرخوارگاه، مهد کودک، غذاخوری ها و سلف سرویس های عمومی و رخت شوئى های مدرن و ... تنها بخشی از تلاش حزبی ما برای از بین بردن آپارتاید جنسی و مسائل و معضلات گوناگون زنان و نابرابری های اجتماعیست .
فردای ایران با ایجاد انقلابی سوسیالیستی که اساس آن چه در ظرفیت جمعی و چه در ظرفیت فردی انسان است، با برقراری جامعه سوسياليستى نقطه پایان تمام نابرابری ها و جنایت ها بر علیه انسان و آزادی خواهد بود . *